نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
از وبلاگ :dokhtare-aftab.blogsky.com
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم و خوب می دانم
که گل در عقد زنبور است
اما یک طرف سودای بلبل، یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست می دارد
نیا باران پشیمان می شوی از آمدن
زمین جای قشنگی نیست
در ناودان ها گیر خواهی کرد
من از جنس زمینم خوب می دانم
که اینجا جمعه بازار است
و مردم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند
در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند
در این جا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه می گیرند
نیا باران زمین جای قشنگی نیست
نیا باران
نیا باران
سلام این شعر ماله من نیست وبلاگ من اسمش دختر کرد!!!!!!!!!!... ولی در کل وبلاگ قشنگی دارید ..یه اشتباه یه دوستی...
لینکتون کردم..
سلام لطف کردی بهم سر زدی
ممنون میشم اگه لطفتو کامل کنی و سایتمو لینک کنی
ادرس:www.fileleecher.co.cc
با عنوان : دانلود رایگان از رپیدشیر و هات فایل
اگه مایلید من هم تو وبلاگم لینکتون کنم
موفق باشید
باز باران بی ترانه
با تمام بی کسی های شبانه
می خورد بر مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم من به پشت شیشه ی تنهایی افتاده
نمی دانم....
نمی فهمم کجای قطره های بی کسی زیباست؟
نمی فهمم....
چرا مردم نمی فهمند که آن کودک
که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
کجای ذلتش زیباست؟؟
ساعت ها را بگذارید بخوابند ، بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست ......!
( جاوید الاثار ، دکتر علی شریعتی )
باران که میزند روحم را قلقلک میدهد
بازی عجیبی است رقص انگشتان باران بر نت های بی سکوت روانم
ترانه ی ناسروده ای را میمانم که وعده ی زایشش نزدیک است ...
اینک منم در تکاپوی زنده ماندن در های های گریه ی باران
اما تا سپیده ی برف خواهم ماند ...
... ... آنچنانی که پاک زاده شوم بر خاک ناپاک...
از عرش آمده ام ....
پس عرشیانه زاده خواهم شد... نه ناشیانه!!